پسرم قند عسلم

اینجا عزیزم ماشینمون پنچر شد و شبو با عشایر گذروندیم که خیلی مهربون ...

اااااااااااااااا مامان زشته عکس نگیررررررررررررررر گرفتی ،اقلا تو وبلاگم نذار ...

داشتیم شیرازو میگشتیم که این امامزاده تو راهمون بودو ختم صلوات داشتن تو هم خیلی خوشت اومده بود کوچولوی ناقلا ...

ای عکس متین کوچولو پسر دایی مامانه،که خیلی هم طرفدار داره، تو هم تا دیدیش اینجوری بوسش کردی عکس عیدی خاله که داری میخوریش یه موتور خوشگل آرشم برات یه تلفن خوشگل گرفت،خودش برات انتخاب کرده بود تا دیده بودش گیر سه پیچ که باید اینو برای علی بخری،البته خاله یه شلوار سبز باب اسفنجی هم برات گرفت که تو عکسای بعدی معلومه ...

پسر گلم سه روز رفتیم شمال،دیروز برگشتیم خیلی بهت خوش گذشت، لحظه ایی که تو و آرش همدیگه رو دیدین خیلی قشنگ بود هر دوتاتون ذوق کرده بودید همچین عاشقونه آرشو نگاه میکردی که من حسودیم شد برات سی دی تیکن آورده بود با هم بازی کنید که فکر کنم باید یخورده بزرگتر بشی ایندفعه شارژر دوربین و گم کردیم فقط تونستم چندتا ازت عکس بندازم که یکیش صحنه داره داری تو استخرت تو ویلا شنا میکنی یکی هم با آرش جیگری 4 تا دندون بالاییت با هم دراومدن حدودا یکماه پیش،که الان دارن خیلی اذیتت میکنن امروز پیازچه بهت دادم لثت سر بشه خوردیش خیلی هم تند بود صبحا بهت حریره میدم ساعت 10 میوه ،ظهر سوپ،عصرونه حریره ،شب سوپ من 6 تا قاشق ،بابات تا جایی که بتون...

...

...

...

...