نی نی بی دندون
شنبه رفتیم نی نی دایی و ببینیم تو راه میخوندی
نی نی بی دندون افتاد تو قندون انبر بیارید درش نیارید
بعد بلند بلند میخندیدی،فعلارو برعکس میکنی بعد میخندی
با هم تاب تابه خمیر بازی میکنیم میگی خرس پر الاغ پر ،میخندی
و خم میشی بزنم پشتت...........
نون بیارکباب ببر هم خیلی دوست داری وقتی میخوام سریع
حواستو پرت کنم بهت میگم زود میای بازی میکنی
تو بیمارستان همش میدویدی هیچکس نمیتونست بگیردت
یه دفعه هم پریدی تو خیابون که آرش هرجوری بود گرفتد
از بیمارستان هم که برگشتیم رفتی تو ماشین دایی سعید
پیش عزیز جون،اونجا از دایی میپرسیدی ماشینت چیه؟
چند گرفتی؟کی گرفتی؟
تو راه نازنین گرسنش میشه میگن چی بخریم تو میگی
من شیر کاکائو میخوام شیر میخوام...........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی