بدون عنوان
کنترل و خودت پیدا کردی بین پشتی های مبل گذاشته بودیش
دوروز قبل با بابا رفتی پیش یکی از دوستاش که گوسفندداره
خیلی بهت خوش گذشته بود با بزغاله های یکروزه کلی بازی
کرده بودی،
دندونای داداش مهدی دراومد داریم با هم آماده میشیم اولین
جشن خونوادگی 4نفرمون و بگیریم کیک و خودت رفتی سفارش
دادی و برای غذاهاش باهم داریم برنامه ریزی میکنیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی