بدون عنوان
شبها با بابا میرید هیئت،
بابا براتون لباس مشکی خرید،
وقتی میخواستن چایی بدن خودت رفتی بهشون گفتی که میخوای کمک کنی واونا هم قندو بهت دادن که پخش کنی......
وقتی بابا گفت تعجب نکردم اگه اینکارو نمیکردی جای سوال داشت.....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی