ماركوپلو
ميبينم كه عشق شمال شدي شديد
فردا داريم ميريم شمال،خدا كنه هوا افتابي باشه
زياد دوست نداري رو به شكم بخوابي سريع سرفه ميكني بلندت كنم
ولي ديشب باهم سايه بازي كرديم حواستو پرت كردمو به شكم خوابوندمت
با سايه دستم رو ديوار مشغول شدي و بلند بلند ميخنديدي يه بيست دقيقه ايي شد
امروز صبح با عزيز جون رفتيم حجامت كه دكتر گفت الان فصل خوبي نيست فروردين بيارش
عزيز جون خيلي خوشحال شد حجامتت نكردن،دوران حاملگي هم پيشش ميرفتم ،عزيزجون منو لو داد
گفت اين همونه كه حامله بود ميگفت چيكار كنم بچم خوشگل بشه؟دكترم گفت خوب خوشگل شد
ديگه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی