داخ
تب کرده بودی به بابا گفتم سرت داغه
مهدی اومد پیشت نشست دستشو گذاشت رو پیشونیت، سرشو تکون دادو گفت اوه اوه داخ
بعد شروع کرد به فوت کردن و بادزدنت با دست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
تب کرده بودی به بابا گفتم سرت داغه
مهدی اومد پیشت نشست دستشو گذاشت رو پیشونیت، سرشو تکون دادو گفت اوه اوه داخ
بعد شروع کرد به فوت کردن و بادزدنت با دست