سشوار
دو ماهت بود که فهمیدم با صدای سشوار آروم میشی حتی اگه دلت درد میکرد اولا سعی میکردم فقط تو
شرایط فورس ماژور ازش استفاده کنم و ازت کلی فاصله داشته باشه اما از وقتی که سرما خوردی بدون
سشوار نمیتونی بخوابی تا خاموشش میکنم بیدار میشی پریشب با بابا پاشویت کردیم خیلی تب کرده
بودی تا نزدیکای صبح بیدار بودیم ولی دیشب بابا خسته بود و با هم تا صبح بیدار بودیم شیرتو میخوردی
سشوارو روشن میکردم میخوابیدی تا خاموش میکردم بیدار میشدی میگفتی ما،ماما
منم کلی انرژی میگرفتم بغلت میکردم تو هال بچرخونمت میدیدم با کلی هیجان داری دوروبرتو نگاه میکنی
و از خواب خبری نیست و این برنامه دیشبمون بود تا صبح که تکرار میشد
فدات بشم که مامان طاقت مریض شدنتو نداره زود خوب شو گوگولی مگولیه مامان
دارو خوردنتو دیگه نگو انگار یه چیز خیلی ترش میخوری کلا قیافت عوض میشه تند تند سرتو تکون میدی
شوتای خوبی به توپت میزنی حتی بعضی موقعها با پات گیتار میزنی
آب دهنتو میندازی تو حلقت و شروع میکنی ق گفتن
تل مامان،دستمال مرطوب،تلفن ،این سه تارو خیلی دوست داری و کلی باهاشون مشغول میشی