بابی من
صبحاقبل از اینکه به خودت زحمت باز کردن چشماتو بدی شروع میکنی به گریه کردنو میگی بابایی
جدیدا میگی بابی من
به منم میگی مامی
اولا میگفتی مامانا
خلاصه خودتو راحت کردی بابی و مامی
دیگه نمیذاری من جلوی ماشین بشینم میگی:مامان عبق (عقب)
کلا از خودم ناامید شدم چون تا حالا اصلا دعوات نکردم اصلا نمیدونی دعوا کردن چی هست من کی عصبانی میشم
تا یک کار خطرناک میخوای بکنی هرچی بهت میگم میخندی
مادر هم مادرای قدیم
تازگیا هوای داداش کردی میگی :مامی داداش
منو بابا سر اسم نی نی بعدی یکم اختلاف نظر داشتیم که علی کوچولوی من کارو یکسره کردی و اسم داداشتو انتخاب کردی البته الان خبری نیست
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی