بدون عنوان
تا فهمیدیم بابا عباس داره میاد خونمون،سریع رفتیم سرویس هارو بشوریم یکم بیشتر به تمیزیشون حساسه......
چندبار بهت گفتم برو بیرون ،ولی اصرارداشتی بمونی........
آخرش دیگه جدی بهت گفتم : بیروووووون
با لحن آروم و خواهشی گفتی :ببین مامان آخه میخوام یاد بگیرم چجوری اینجارو تمیز کنم بزار بمونم خواهش میکنم
که اگه بعدا که پیر شدی و خواستی بیای من برات دستشویی و برق بندازم .....بذار بمونم!!!!!!ا
موندی و خیلی کمکم کردی .......
موندی و یاد گرفتی که چجوری دستشویی و برق بندازی وقتی من پیر شدم...........
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی