بدون عنوان
سه ماهت بود که امتحانی سوار روروک آرش شدی که ببینیم چیکار میکنی با دستت محکم میزدی رو روروک ،دستت درد گرفت این ور اونور و نگاه کردی دست مامانو پیدا کردی بعد دستمو گرفتی میزدی به روروک یکسال گذشت من هر روز از روز قبل بیشتر دوستت دارم حالا من یه پسر مهربونو باهوش دارم
نویسنده :
مامان
12:23