بدون عنوان
دیروز بستنی قیفی گرفتید مهدی سیر بود آروم آروم میخورد آب میشد میریخت رو لباسای خودش و من..........
تو یه حرکت تو یطرفشو گاز گرفتی من یکطرف بستنی و
مهدی انقدر عصبانی شدو گریه کرد که بابا جفتمونو نزدیک بود از ماشین بندازه بیرون......
فکر کنم قربان بچه داره کم کم لوس میشه ها
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی